علی آقاجری (فرزند عبدالله)
علی آقاجری در سی ام اسفند ۱۳۴۶ در ماهشهر به دنیا آمد. پدرش عبدالله، در پتروشیمی ماهشهر استخدام بود. علی تا دوم راهنمایی درس خواند.
او در یکم تیر ۱۳۶۱ به عضویت بسیج ماهشهر درآمد و از سوی بسیج به جبهه اعزام گردید و سرانجام در هجدهم بهمن ۱۳۶۱، در منطقه عملیاتی شیب نیسان به شهادت رسید.پیکر شهید علی آقاجری بعد از شهادت مفقودالاثر بود و پس از نه سال جستوجو، سرانجام در سال ۱۳۷۰ پیدا شد و به گلزار شهدای ماهشهر انتقال یافت(سن شهید: ۱۵ سال)
وصیت نامه:
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیم
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ. (سورۀ صف،آیه۴)
خداوند کسانی را که در راه خدا در یک صف که گویا بنایی آهنین هستند، جنگ میکنند، دوست دارد.
«اسلام برتر از همه چیز است و هیچ چیز بالاتر از اسلام نیست.»
با نام خداوند، وصیتنامه خود را آغاز میکنم. مپندارید آنانی که در راه خدا کشته میشوند، مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب و تمام روحانیون مملکت اسلامی ایران و جهان و با درود فراوان به امام شهدای به خون خفته کربلا و تمام شهیدان دیگر که راه اسلام و راه حسین(ع) را ادامه دادهاند تا به درجه شهادت رسیده اند و با درود فراوان به خانواده شهدا و سلام و درود بر برادران رزمنده اسلام که در جبهه حق علیه باطل می جنگند.
وصیت من به برادران و نزدیکان و تمام ملت غیور ایران این است که تا آخرین لحظه عمرشان علیه کفار مبارزه کنند و کفر و ستم را ریشهکن کنند و من از تمام برادران و خواهران میخواهم که امام را تنها نگذارند و همیشه به فرمان او گوش دهند که فرمان امام زمان (ع) است و فرمان امام زمان (ع) فرمان خداست.
وصیت من به خواهران این است که همیشه با حجاب باشند و همچون زینب (س) به مبارزه خود ادامه دهند و این را بدانید حجاب شما کوبندهتر از خون من است.
و از برادران پاسدار و بسیج و ارتش و سرباز و تمام نیروهای مردمی
میخواهم که همیشه یاور امام باشند و سنگرهای شهر را خالی نگذارند و از تمام ملت غیور ایران میخواهم که از این انقلاب پشتیبانی کنند که این انقلاب به انقلاب حضرت مهدی (ع) متصل است. این دوره، دوره امتحان است و خدا میخواهد ما را در برابر سختیها امتحان کند.
مرگ بر فرانسه یادتان نرود و از شما میخواهم که در کشور ما جلوی منافقین و ضد انقلاب را بگیرید که باعث فساد در مملکت نشوند و از شما خواهش میکنم که همیشه به فکر خدا باشید و امام را دعا کنید.
و سخن کوتاهی با خانوادهام عرض مینمایم:
ای پدر و مادرم، در شهادت من گریه و زاری نکنید. از دوری من ناراحت نباشید. من در راه خدا شهید شدم و درود بر شما پدر و مادرم که چنین فرزندی بزرگ کردید و در راه اسلام دادید و این را بدانید که من امانتی بودم از سوی خدا در دست شما.
و از پدر و مادرم میخواهم که رضا و مرتضی را هم چون من تربیت کنند و راه مرا ادامه دهند که راه من جان دادن در راه الله و امام زمان(عج) است. از خواهرانم میخواهم که با حجاب خود مشتی بر دهان آمریکا بزنند.
والسلام و من الله توفیق
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار